واژه «اخیر» یا «Recent» از جمله واژههایی است که باید آن را با احتیاط در نوشتههای علمی به کار برد. چون در کل و به ویژه در نوشتار دانشگاهی یا آکادمیک، تعریف مشخصی ندارد و به اصطلاح مبهم (یا فازی) است. یک بازبین یا منتقد* معتقد است که بسیاری از نویسندگان طبعا تازهکارِ مقالات علمی از این واژه استفاده میکنند تا به روشی ناکارآمد «اهمیت» آن موضوع را نشان بدهند. در حالی که این کار اشتباه است. اساسا، در حوزههایی که دانش مربوطه بسیار کند تغییر میکند و پیش میرود، این واژه میتواند به معنای ده سال گذشته یا بعضا بیشتر باشد. به عبارتی به سیالیت آن حوزه بستگی دارد. برای نمونه، ممکن است یک فرمول ریاضی که بیست سال پیش به اثبات رسیده و چندین دهه طول کشیده تا این اتفاق بیفتد را بتوان در مقاله با واژه «اخیر» توصیف کرد. اما در مطالعاتی که یافتههای تازه در آن خیلی زود زود اتفاق میافتند، شاید پژوهشی که یک سال پیش انجام شده هم قدیمی به حساب بیاید. با این حساب در چه وقتهایی مناسب است که از پژوهشی با توصیف «اخیر» یاد کنیم. عدهای از پژوهشگران نظرات خود را چنین بیان کردهاند:
کسانی پیشنهاد میکنند اگر تاریخ انجام پژوهش مهم است، به جای واژه اخیر به سال دقیق انجام آن اشاره شود. برای مثال بنویسیم «پژوهشی که در سال ۱۳۹۶ انجام شده …» یا «A study from 2017, …». به این صورت به آسانی و البته درستی، صورت مسئله را پاک کردهایم. اما اگر اشاره به سال پژوهش به نوعی تکرار زاید به نظر برسد یا بخواهیم به طور خاص به نوین بودن یافتهها و اهمیت موضوع پژوهش اشاره کنیم، چه راهی هست؟
- همانطور که گفته شد یک روش، مقایسه موضوع در زمینه خودش با دانش موجود است. هر آن چه که هنوز فرصت کافی نیافته تا به خوبی در پژوهشها، نوشتهها و اندیشهها راه یابد به نوعی اخیر محسوب میشود. برای بیان بهتر به مثال نظریه ریاضی نگاهی دوباره بیاندازیم. یک نظریه ریاضی که هنوز در عملیات مهندسی به کار گرفته نشده است میتواند «اخیر» نامیده شود حتی اگر مربوط به ۲۰ سال پیش باشد. بنابراین اگر مخاطب نوشته علمی مهندسها هستند، میتوان آن را یک نظریه متأخر خواند. یا در حوزه ستارهشناسی، یک پژوهش درباره تکوین کهکشان که ۲ سال پیش صورت گرفته، پژوهشی نو و اخیر به حساب میآید. در حالی که پژوهشی درباره تعداد اگزوپلنتها که مربوط به ۲ سال پیش باشد تقریبا خارج از رده است.
- یک راه پیشنهادی برای تشخیص این مسئله آن است که به بازه زمانی رفرنسهایی که در نوشته به آنها ارجاع شده نگاه کرد. برای مثال اگر رفرنسها مربوط به ۱۰۰ سال گذشته هستند، بنابراین مقالهای از سال ۲۰۱۰ هم اخیر به حساب میآید. ولی اگر رفرنسها عموما مربوط به ۲۰ سال گذشته باشند بهتر است واژه اخیر را درباره مقالاتی که پیشتر از ۴ یا ۵ سال گذشته نوشته شدهاند به کار نبرد. با حسابی سرانگشتی، بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کل بازه زمانی رفرنسها به نظر منطقی میآید. این که دقیقا چه درصدی به کار برده شود به نویسنده بستگی دارد، اما مهم است که در سرتاسر مقاله این قانون رعایت شود.
- برخی دیگر پیشنهاد میکنند که چون ممکن است یک مطالعه «اخیر» از دید ما، برای خوانندهای که در آینده نوشته ما را میخواند چندان جدید نباشد، شاید بد نباشد عباراتی به کار برد که دقیقتر منظور را بیان میکنند، مثل «آخرین پژوهشها در زمان نگارش این مقاله…»، «موضوع بهروز و فراگیری که امروزه سرمایهگزاری مناسبی را به خود جذب میکند…»، و سایر عبارات. یا میتوان دقیقتر اشاره کرد و برای مثال گفت «یک مطالعه سه سال پیش …». این مثال آخر به ویژه در مواردی که پژوهش مربوط به سالهای پیشتر بوده یا زمان انجام آن طولانی بوده و تازه انتشار یافته است کاربرد دارد. چون در این حالت میتوان از سال انتشار چشم پوشید و دقیقتر به زمان انجام پژوهش اشاره نمود.
- در نهایت به طور میانگین بیشتر بازبینها و نویسندههای مقالات علمی بین ۱۰ تا ۲۰ سال گذشته را اخیر به حساب میآورند. البته در حوزههایی با رشد سریع مانند علوم کامپیوتر یا تکنولوژیهای مرتبط به ترتیب ۵ سال یا ۳ سال هم برای واژه «اخیر» مرجح دانسته میشود. چون گفته میشود معمولا روششناسی یا یافتههای پژوهشی یک مقاله پس از ۵ سال در یک مقاله اخیرتر به کار برده میشود که یعنی مقاله قبلی دیگر اخیر نیست!
در پایان به نظر میرسد بیشتر بازبینها به اشارات دقیقتر، بیشتر علاقه دارند و در کمتر مواردی استفاده از یک واژه کلی و مبهم مانند «اخیر» را میپسندند. یکی از این موارد میتواند عبارت «موضوع آ اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است» باشد. چون میپذیرند که تشخیص تاریخ دقیق وقوع این توجه واقعا سخت است. اما نکته جالب اینجاست که حتی این عبارت هم به نظر چندان پرمعنا نمیآید. یک پژوهشگر میگوید اگر چه خودش هم از چنین جملاتی در گذشته استفاده کرده است، اما امروز که به آنها نگاه میکند به نظرش عجیب است. انگار دارد میگوید که نمیداند چرا این موضوع مهم است. به نوعی آنها به عنوان خواننده یا داور ترجیح میدهند نویسنده به فکتهای علمی مشخص اشاره کند نه عباراتی کلی مانند آن چه در بالا یاد شد.
- Reviwer: به داورهای عموما داوطلب مجلات گفته میشود که مقالات دریافتی را خوانده و دیدگاهها و اشکالاتی که به نظرشان میآید را بیان میکنند و بر اساس آن مجله تصمیم به چاپ کردن یا نکردن مقاله میگیرد.
به کمک مطالب مفید این لینک:
https://academia.stackexchange.com/questions/64806/when-is-it-appropriate-to-describe-research-as-recent#comment156144_64806